شطرنج از هند به ایران معرفی شد و بخشی از آموزش شاهزادهها و اشراف گردید. در دوره ساسانی در حدود سال ۶۰۰ این نام به چترنگ دگرگون گردید و پس از حمله عربها به شطرنج دگرگون شد. قوانین شطرنج در ایران گسترش یافت و بازیکنان زمانی که به شاه طرف روبرو حمله میکردند، واژه شاه را میگفتند و وقتی شاه توانایی گریز نداشت واژه شاه مات به معنی شاه بی دفاع استفاده میشد و این واژه به دیگر سرزمینها نیز راه یافت
درباره تارخچه و پیدایش شطرنج (چترنگ) چندین روایت موجود است که تنها تعداد کمی از آنها معقول و باورکردنی هستند. در ادامه برخی از این روایتهای مختلف مورد بررسی قرار خواهند گرفت:
شاهنامه:
یکی از داستانها، داستانی است که ثعالبی در شاهنامه معروف به شاهنامه ابومنصوری نقل میکند. این داستان را فردوسی نیز در شاهنامه خود با تفصیل بیشتر آورده است. داستان از این قرار است که وقتی طلحند پسر نای هندی در جنگ با گو پسر عمو و برادر امی بر سر پادشاهی کشته شد، مادرش از غم او افسرده گشت. گروهی از دانشمندان برای سرگرم کردن مادر و نیز نشان دادن وضعیت جنگی که پسرش در آن کشته شد شطرنج را اختراع کردند.
ادبیات هندی:
در ادبیات هندی فقط دو اثر پذیرفتنی وجود دارد: نخستین مطلب مربوط به اوایل قرن هشتم میلادی است که به زبان سانسکریت و با نثری ساده نوشته شده است. سوباندهو ( نام این نوشته) دربارهٔ حکومت اودایانا پادشاه واتسا و ملکه اش مطالبی نگاشته است. در بین این مطالب اشارهای هم به مهرههای شطرنج شده که دقیقا مشخص نیست این مطالب در مورد شطرنج امروزی است یا نوع دیگری از شطرنج، چرا که نوع دیگری نیز هست که با تاس بازی میشود. نوشتهٔ دیگر مربوط به بانا نویسندهای هندی است که ضمن شرح دادن چگونگی پادشاهی سری هارشا که در شمال هند حکومت میکرده است، اشارهای به آموزش شطرنج در دربار او دارد. این نوشته در قرن هفتم میلادی نگاشته شده که کهنترین نوشتهٔ مکتوب هندی در رابطه با شطرنج است.
ادبیات اسلامی :
مسعودی، تاریخنگار مسلمان قرن چهارم، در مروجالذهب ابداعِ شطرنج را به بلهیت مردی از تبارِ برهمنان نسبت داده است. مطابق با رایِ مسعودی، همین بلهیت بود که نخستین کتاب درباره شطرنج را برای هندوان تدوین کرد. مسعودی همچنین به افسانه مشهوری اشاره میکند که بر اساس آن، مبدعِ شطرنج از پادشاه هند میخواهد که خانههای صفحه شطرنج را با دانههای گندم پر کند – به این ترتیب که در خانه اول، یک دانه؛ در خانه دوم، دو دانه؛ در خانه سوم، چهار دانه؛ تا خانه شصت و چهارم – که پس از حساب و شمار معلوم میشود که اگر تمامِ آن سرزمین را هم گندم بکارند، کفایت این مقدار را نخواهد کرد.
تمامی مطالب فوق متعلق به باشگاه شطرنج ایران می باشد. کپی مطالب با حفظ منبع بلا مانع می باشد.
خانه و مدرسه تخصصی شطرنج در مشهد